خدمات فرهنگی و کامپیوتری قائم رایانه | ||
میلاد هشتمین امام، هفتمین قبله و دهمین کشتی نجات آقا امام رضا (ع) بر شما مبارکباد. هرکجاسلطان بود دورش سپاه و لشکر است، پس چرا سلطان خوبان بی سپاه و لشکر است با خبر باشید چشم انتظاران ظهور، بهترین سلطان عالم از همه تنها تر است
امروز که سر بر حرمت می آیم انگار تمام عشق کامل شده است ای ضامن آهو! به غریبی سوگند دل کندن ازاین ضریح مشکل شده است
مرا طلای گنبد تو بی قرار میکند کسی مرا به دوش ابرها سوار میکند خیال میکند که دیدن تو قسمتش شده همین کسی که دارد از خودش فرار میکند
کاش من یک بچه آهو می شدم می دویدم روز و شب در دشتها توی کوه و دشت و صحرا روز و شب می دویدم تا که می دیدم تو را
کـمـک کـن مـثـل مشهد، شهر رؤیا دلـم پـر ازدحـام از نـور بـاشــد پـر از پـرواز کـفـتـرهـاى کوچک سـرم سـبـز و دلـم پـر شور باشد شمع جمع شاپرکهایی رضا ای کلید ساده مشکل گشا آن گل زیبا گل خوشبو تویی ای رضا جان ضامن آهو تویی
با نگاهت چون کبوتر کن، مرا تا بگیرم اوج، خوشحال و رها
هر چند حال و روز زمین و زمان بد است یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای آنجا برای عشق شروعی مجدد است
عشق یعنی اشک توبه در قنوت، خواندنش با نام غفار الذنوب عشق یعنی چشمها هم در رکوع، شرمگین از نام ستار العیوب عشق یعنی سر سجود و دل سجود، ذکر یارب یارب از عمق وجود
هرکجاسلطان بود دورش سپاه و لشکر است، پس چرا سلطان خوبان بی سپاه و لشکر است
با خبر باشید چشم انتظاران ظهور، بهترین سلطان عالم از همه تنها تر است بلیط ماندن است مانده روی دستهای من در این همه مسافر حرم نبود جای من؟
رفیق عازم سفر، فقط «سلام» را ببر سفارش مریض حضرت امام را ببر گفتی که بلا بلا بلا ، گفتم چشم ، از روز الست با رضا گفتم چشم من آمده ام تا به ولایت برسم، گفتی انا من شروطها گفتم چشم ضامن آهو
امام رضا(ع)... میرسم از صحن جمهوری چشمان دلت تا ضریح سبز گیسوی پریشان دلت میرسم از غربت چشمان باران خورده ام کوه بکوه منزل به منزل تا خراسان دلت بی پناهم خسته ام مولای من کم از اهو نیستم آقا به قربان دلت کاش نام ما هم ثبت می کردید عاقبت در میان دفتر سرخ شهیدان دلت باز می لرزد درون سینه آهوی دلم ضامن آهو دو دست ما به دامان دلت
مشهد آن شهر علی موسی الرضا آن که باشـد قبلـــه حـاجـات مـا
تا به مشهـد پای کوبـان می رویـم در حرم با چشم گریـان می رویـم
کـمـک کـن مـثـل مشهد، شهر رؤیا دلـم پـر ازدحـام از نـور بـاشــد پـر از پـرواز کـفـتـرهـاى کوچک سـرم سـبـز و دلـم پـر شور باشد
شمع جمع شاپرکهایی رضا ای کلید ساده مشکل گشا آن گل زیبا گل خوشبو تویی ای رضا جان ضامن آهو تویی
با نگاهت چون کبوتر کن، مرا تا بگیرم اوج، خوشحال و رها
هر چند حال و روز زمین و زمان بد است یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای آنجا برای عشق شروعی مجدد است
مؤمن کسی است که چون نیکی کند مسرور می شود و چون بدی کند، استغفار می کند.
خدایا بحق این امام همام، شادی و سرور واقعی و دائمی را در دلهای ما برقرار ساز/آمین.
[ دوشنبه 89/7/26 ] [ 2:39 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |