میفرستم این پیامک را به دوست ، ای پیامک صورت او را ببوس . . .
..
به جای تاج گل بزرگی که پس از مرگم برای تابوتم می آوری
شاخه ای از آن را همین امروز به من هدیه کن . . .
.
گفتم فراموشم نکن ، گفتا تو در یادی مگر ؟
گفتم خرابت میشوم ، گفتا تو آبادی مگر . . . ؟
.
.
هرکس به طریقی دل ما میشکند / ما هم به طریقی دلشان میشکنیم !
.
.
.
یکی بود ، یکی نبود / یکی بود که دیگه نیست
یکی بود که زندگیش تو بودی / یکی بود که دیگه نیست . . .
.
.
.
به دل گفتم سکوت کن تا بمیرم / نمیخواهم تار و پودم را ببینم
به عشق گفتم به دست غم اسیرم / بیا با من وداع کن تا بمیرم . . .
.
.
.
پرچم کمک داور روزگار ، مدتهاست به نشانه در آفساید بودن
شادی های هایم بالاست . . .
.
.
.
تورا گم میکنم هر روز و پیدا میکنم هر شب / بدین سان خواب ها را با تو زیبا میکنم هر شب
تبی این کاه را چون کوه سنگین میکند آن گاه / چه آتش ها که در این کوه بر پا میکنم هر شب . . .
.
.
.
ابر هم در بارشش قصد فدا کاری نداشت / عقده ای داشت ، روی خاک خالی کرد و رفت . . .
.
.
.
زندگی تکرار جان فرسودن است / رنج ما تاوان عاشق بودن است . . .
.
.
.
خواهم غم دل گویم جایی نمیابم / اگر جایی شود پیدا ، تو را تنها نمیابم
اگر جایی شود پیدا ، تو هم پیدا شوی تنها / ز شادی دست و پایم گم کنم ، خود را نمی یابم . . .
.
.
.
زندگی گفت که آخر چه بود حاصل من / عشق فرمود تا چه گوید این دل من
عقل نالید کجا حل شود این مشکل من / مرگ خندید در این خانه ویرانه من . . .
.
.
.
وقتی پایان داستان دستان مهربان تو نباشد
بگذار قصه گو هر طور که میخواهد داستان را ادامه دهد . . .
.
.
.
دلم آواز این قلب پاک است / ز رسوایی همیشه در فرار است
بیا ای هستی ای شمع شب افروز / ببین چشمان بیدارم ، چه خواب است . . .
.
.
.
دستش همیشه پر بود ، دستم همیشه خالی / ای برگ ها برویید بر شاخه ذغالی . . .
.
.
.
پرستو ها چرا پرواز کردید ؟ جدایی را شما آغاز کردید
جدایی ، بی وفایی ، قهری و دوری ، همه باشد گناه آشنایی . . .
.
.
.
خونه داریم سقف نداره ، چراغ داریم نفت نداره !
صابون داریم کف نداره ، رفیق داریم حرف نداره !
.
.
.
من و تو زنده عشقیم ، مگه نه ؟ / هر دومون از یه سرشتیم ، مگه نه
اسیر یه سرنوشتیم مگه نه / قصه عشق رو نوشتیم مگه نه ؟
.
.
.
قسم خورده بودیم که با هم بمانیم / و هرگز حدیث جدایی را نخوانیم
قسم خورده بودیم که در این زمانه / شب و روز قدر صداقت را بدانیم
قسم های ما ساده و بی ریا بود / دل پاکمان از دو رنگی ها جدا بود
بیا در روزگار غریب جدایی / به عهد و پیمان دیرین بمانیم . . .
.
.
.
عاشقی جرم قشنگی است ، در انکارش مکوش
واگر جرم نمودی ، در پی عشقت بکوش . . .
.
.
.
اندر دل من بدین عیانی که تویی / وز دیده من بدین نهانی که تویی
وصاف تو را وصف نداند کردن / تو خود به صفات خود چنانی که تویی . . .