شاد باش که از شادی تو دلشادم ، تا تو شادی ز غم هر دو جهان آزادم ، لذت زندگی من همه خرسندی توست ، بی وفایم که وفایت برود از یادم .
اگر خداوند آرزویی را در دل تو انداخت ، بدان که توانایی رسیدن به آن را در تو دیده است .
لحظه ها در پی هم می گذرند و میان آن ها تو فقط می مانی ، لحظه ای با من باش ، تا ابد در دل من مهمانی .
سلام ، این چه اخلاق بدییه هست که داری ؟ یه چیزی از آدم می گیری چرا پس نمیاری ؟ نمیگی دلمو نیاز دارم ؟
راز سکوت را نم نم اشک می داند و غم تنهایی عشق را خلوت شب .
بیا تا باورت گردد که بی تو کمتر از خاکم ، ولی با تو افلاکم ، بیا با آرزوهایم بسازم خانه ای در دل ، سراغم را نمیگیری مگر بیگانه ای با دل ؟
چه کسی میگوید که گرانی اینجاست ؟ دوره ی ارزانیست ، چه شرافت ارزان ، تن عریان ارزان ، عشق ارزان و دروغ از همه چیز ارزانتر .
یک صندلی خالی کنار رویاهایم از آن توست ، بنشینی یا بروی ، دوستت دارم !
اگر می دانستید که یک محکوم به مرگ هنگام مجازات تا چه حد آرزوی بازگشت به زندگی را دارد ، آنگاه قدر روزهایی را که با غم سپری می کنید ، می دانستید . (ابو علی سینا)
روزگاری جاده ای بودم غرق تردد ، جاده ای که از رفت و آمد لحظه ای خالی نمی شد ، من که بسیار غریبان را به آبادی رساندم ، عاقبت خود ماندم و ویرانه و تنهایی خود .
زندگی غمکده ای بیش نبود ، بهر ما جز غم و تشویش نبود ، به کدام خاطره اش خوش باشم ، که کدام خاطره اش نیش نبود .
هر وقت حس کردی فاصله ها ما را از هم دور کرده اند ، به یاد خاطره های باشکوهمان بیفت ، باور کن فاصله ها هیچ وقت حریف خاطره ها نمی شوند .
انسان عاشق زیبایی نمی شود بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست !
عاشقت گشتم تو گفتی عاشقان دیوانه اند ! عاقبت عاشق شدی دیدی که خود دیوانه ای .
اگر کسی می گوید که برای تو می میرد دروغ می گوید ، حقیقت را کسی می گوید که برای تو زندگی می کند !
ما همیشه صداهای بلند را می شنویم ، پر رنگ ها را می بینیم ، سخت ها را می خواهیم ، غافل از اینکه خوب ها آسان می آیند ، بی رنگ می مانند و بی صدا می روند .
عدو با جان حافظ آن نکردی ، که با ما چشم آن ابروکمان کرد . (حافظ)
هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود ، هرگز از یاد من آن سرور خرامان نرود ، هر که خواهد که چو حافظ نشود سرگردان ، دل به خوبان ندهد وزپی اینان نرود . (حافظ)
رواق منظر چشم من آشیانه توست ، کرم نما و فرودآ که خانه خانه توست ، به لطف خال و خط ربودی از عارفان دل ، لطیفه های عجب زیر دام و دانه توست . (حافظ)