خدمات فرهنگی و کامپیوتری قائم رایانه | ||
تورو : تا کنون رفیقی پیدا نکرده ام که به انداز? تنهایی قابل رفاقت باشد . اُرد بزرگ : آدم های ماندگار به چیزی جز آرمان نمی اندیشند . تئودور روزوست : در هر جا که هستید و با هر چه که در اختیار دارید کاری بکنید. بزرگمهر : بد نژادان و بدگوهران خطاکار را باید از درگاه خویش براند تا نیکان از گزندشان در امان بمانند . ارد بزرگ : آدم های پاک نهاد درهای وجودشان را پس از ناسپاسی می بندند نه پیش از آن . فردریش نیچه :بشر را مشتاق زندگی ساده و همراه با ریاکاری اخلاق گرایانه می بینم. پائولو کوئیلو : در جوانی آنگاه که رؤیاهایمان با تمام قدرت درما شعله ورند خیلی شجاعیم ولی هنوز راه مبارزه را نمی دانیم، وقتی پس از زحمات فراوان مبارزه را می آموزیم دیگر شجاعت آن را نداریم. تناجیو : وقتی در زندگی به داشتنی های خود فکر می کنیم خود را خوشبخت و زمانی که به نداشته می اندیشیم خود را بدبخت حس می کنیم . پس خوشبختی ما در تصور خود ماست . جبران خلیل جبران : چه ناچیز است زندگی کسی که با دست هایش چهره خویش را از جهان جدا ساخته و چیزی نمی بیند، جز خطوط باریک انگشتانش را . نادر شاه افشار :کیست که نداند مردان بزرگ از درون کاخهای فرو ریخته به قصد انتقام بیرون می آیند انتقام از خراب کننده و ندای از درونم می گفت برخیز ایران تو را فراخوانده است و برخواستم . [ چهارشنبه 89/1/4 ] [ 7:0 صبح ] [ مهدی صادقی حسن آبادی ]
[ نظرات () ]
دوباره معجزه آب و آفتاب و زمین [ سه شنبه 89/1/3 ] [ 1:17 عصر ] [ مهدی صادقی حسن آبادی ]
[ نظرات () ]
می شود با تو کنار یک درخت با کتاب سادگی اندوه ساخت یا کنار رودهای سبزو تر جان گرفت و زندگی را روح ساخت ------------------------------------------------------------------------------------- بگذار بدانند خوشم می آید از بوسه و لبخند خوشم می آید تصمیم گرفته ام لبت را بخورم من بچه ام، از قند خوشم می آید ------------------------------------------------------------------------------------- یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل گرفت خانه ات آباد کاین ویرانه بــــوی گل گرفت از پریشان گویی ام دیدی پریشان خاطـــرم زلف خود را شانه کردی شانه بوی گل گرفت ------------------------------------------------------------------------------------- می خواهم و می خواستمت تا نفسم بود می سوختم از حسرت و عشق تو بسم بود ------------------------------------------------------------------------------------- لب نهادم بر لبش آتش به جان من کشید کس نداند آتشش را با چه زر باید خرید؟ ------------------------------------------------------------------------------------- در عشق تو از بس که خروش آوردیم دریای سپهر را به جوش آوردیم چون با تو خروش و جوش ما درنگرفت رفتیم و زبانهای خموش آوردیم ------------------------------------------------------------------------------------- اندر دل من بدین عیانی که تویی وز دیده من بدین نهانی که تویی اوصاف ترا وصف نداند کردن تو خود به صفات خود چنانی که تویی ------------------------------------------------------------------------------------- [ سه شنبه 89/1/3 ] [ 1:10 عصر ] [ مهدی صادقی حسن آبادی ]
[ نظرات () ]
جملات زیبا برای تبریک سال نو [ یکشنبه 89/1/1 ] [ 5:28 عصر ] [ امیر محتشم ]
[ نظرات () ]
در آیین های باستانی ایران برای هر جشن و یا مراسم مذهبی خوانی گسترده می شد که در آن علاوه بر آلات و اسباب
نیایش مانند : آتشدان ، ماهروی و برسم ، فراوردهای فصل و خوراکی های گوناگونی نیز بر سر خوان نهاده می شد.
زیرا خوردن خوراک مذهبی یکی از رسم های دینی بود عدد هفت از هفت امشاسپند در دین زرتشتی (اورمزد، وهمن، )
اردیبهشت، شهریور، سپندامذ، خورداد و اَمُرداد) گرفته شده خانواده های ایرانی هفت سین می چینند که حاوی مجموعه ای از نمادهای استقبال از بهار است. هفت سین حداقل باید حاوی هفت عنوان باشد که با حرف سین شروع می شوند
سمنو: ثروت و فراوانی و وفور
سنجد: عشق
سیر: دارو و درمان و بعنوان ماده ای گندزاد می باشد
سیب: زیبایی و سلامت
سماق: رنگ طلوع آفتاب
سرکه قرمز : سن و صبر و عقل
سنبل: آمدن بهار و نشان دهنده زیبائی
سکه زرد : ثروت [ یکشنبه 89/1/1 ] [ 5:27 عصر ] [ امیر محتشم ]
[ نظرات () ]
چرا میگن طرف مثل بچه خوابش برده در حالیکه بچه ها هر دو ساعت یک بار از خواب بیدار می شن و گریه می کنن؟ چرا وقتی باطری کنترل تلویزیون تموم می شه دکمه های اونو محکمتر فشار میدیم؟ چرا اگر به کسی بگید که در فضا 4 میلیارد ستاره وجود داره باورش میشه ولی اگر بهش بگید رنگ دیوار خیسه خودش با دست امتحان می کنه تا مطمئن بشه؟ چرا برای انجام مجازات اعدام با تزریق آمپول سمی، از سرنگ استریل استفاده می کنن؟ چرا تارزان ریش و سیبیل نداره؟ چرا خلبان های کامیکازه از کلاه ایمنی استفاده می کردن؟ اگر این حرف درست باشه که ما به دنیا می آییم که به دیگران کمک کنیم پس دیگران برای چی به دنیا میان؟ ادامه مطلب... [ شنبه 88/12/29 ] [ 10:0 عصر ] [ مهدی صادقی حسن آبادی ]
[ نظرات () ]
سال یک هزار و سیصد و هشتاد و نه (1389) بر همه هموطنان عزیز گرامی باد .
خدمات فرهنگی قائم رایانه سالی پربار را برایتان آرزو می کند. [ شنبه 88/12/29 ] [ 10:0 عصر ] [ مهدی صادقی حسن آبادی ]
[ نظرات () ]
جوابهای خود را روی یک صفحه کاغذ بنویسید. آنچه را که به طور طبیعی به ذهنتان می رسد یادداشت کنید. زمان لازم برای آن که خودتان را واقعاً در موقعیتهای گفته شده احساس کنید، در نظر بگیرید. در غیر این صورت این آزمون جنبه تفریحیاش را از دست خواهد داد. 1) خود را در یک کشتی تصوّر کنید که در حال غرق شدن است. شما خود را به آب میاندازید و با شناکردن خود را به یک قایق نجات میرسانید و از آن بالا میروید. چند نفر دیگر را در آن قایق نجات همراه خود میبینید؟ 2) خود را به ساحل میرسانید و بیابان وسیعی را در مقابل خود میبینید. چند وسیله شخصی و مقداری خوراکی بر میدارید و در جستجوی نجات، راه بیابان را در پیش میگیرید. چند جفت کفش برمیدارید؟ 3) پس از یک راهپیمایی طولانی و سخت، از یک تپه شنی بالا میروید و با خوشحالی شهری را در دوردست میبینید. همچنین متوجه میشوید که در فاصلهای نه چندان دور در سمت راست شما واحهای وجود دارد. آیا ابتدا به آنجا میروید و برای مدتی کوتاه، یا هر چقدر که میخواهید استراحت میکنید و یا آن که آن را نادیده گرفته به راهتان به سوی شهر ادامه میدهید؟ ادامه مطلب... [ شنبه 88/12/29 ] [ 10:0 عصر ] [ مهدی صادقی حسن آبادی ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |